صنعت نفت در طول حیات خود در ۱۱۶ سال گذشته کارکنان و مدیران تأثیرگذار زیادی را به خود دیده است که بدون تردید یکی از این افراد سید مهدی حسینی است. معمار قراردادهای نفتی ایران، زاده مشهد است. او پس از کسب تجربه در فولاد، سال ۱۳۶۳ وارد صنعت نفت شد. کارنامه درخشانی از سالها فعالیت او در صنعت نفت ثبت شده و رد او در بسیاری از کارهای بزرگ صنعت نفت مشهود است. پیشکسوت و فرهیخته صنعت نفت ایران سال ۱۳۸۴ نشان لیاقت از سیدمحمد خاتمی، رئیسجمهوری وقت دریافت کرده است. او از برادر بزرگتر خود بهعنوان یکی از افراد تأثیرگذار زندگی خود نام میبرد و به پرسشی درباره علاقهاش به فوتبال خود را طرفدار تیم پرسپولیس معرفی میکند. سید مهدی حسینی نمرهای به عملکردش نمیدهد اما از عملکرد خود در شرایط دشوار سیاسی داخلی و بینالمللی اعلام رضایت میکند. گفتوگو با یکی از چهرههای تأثیرگذار تاریخ نفت ایران که اکنون از بازنشستگان معزز این صنعت است و به تازگی در آیینی از او تجلیل شده را در ادامه بخوانید.
لطفا خودتان را به صورت کامل معرفی کنید؟
سیدمهدی حسینی هستم، اول شهریورماه 1329 در مشهد و در یک خانواده هفت نفره متولد شدم. با اینکه در مشهد به دنیا آمدم اما پدربزرگ و مادربزرگم اصالت یزدی داشتند که در مشهد مجاور شده بودند. یک برادر بزرگتر، دو برادرکوچکتر و یک خواهر دارم. پدرم کارمند ساده سازمان غلات بود. زندگی فقیرانهای داشتیم که برای تداوم این زندگی، پدر بسیار تلاش میکرد. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در مشهد و به ترتیب در دبستان بدر و دبیرستان فیوضات مشهد گذراندم. در طول دوران تحصیلم بسیار فعال بودم و در این دوران انجمن اسلامی دانشآموزان را نیز تشکیل دادم.
فعالیت خاصی هم داشت این انجمن؟
بله خیلی فعال بود، خاطرم است سال 1342 و پس از واقعه 15 خردادماه سخنرانیای درباره این رویداد انجام دادم، این سخنرانی سبب شد ساواک از من پرسوجو کند و خواستار دریافت مقاله شود.
بازجویی کردند یا صرفا خواستار دریافت مقاله شدند؟
نه بازجویی نکردند فقط صحبتی انجام شد و درخواست کردند مقاله را به آنها بدهم.
چه سالی دیپلم گرفتید؟
سال 1347 با معدل 19 دیپلم ریاضی گرفتم. پس از گرفتن دیپلم، بلافاصله در کنکور دانشگاههای، صنعتی آریامهر (دانشگاه صنعتی شریف)، پلیتکنیک (دانشگاه صنعتی امیرکبیر) و پهلوی (دانشگاه شیراز) شرکت کردم و سرانجام در دانشگاه صنعتی آریامهر در رشته مهندسی شیمی و نفت پذیرفته شدم و بار سفر به تهران را بستم.
فعالیتهای سیاسی که در مدرسه داشتید آیا در دانشگاه هم ادامه پیدا کرد؟
بله ادامه داشت. عضو انجمن اسلامی دانشگاه شدم که در کنار سایر گروهها و انجمنها در آن روزها بسیار فعال بود و آقای مجید شریف واقفی ریاست آن را بر عهده داشت. البته سایر گروهها نیاز خواهان پیوستن من به گروهشان بودند که نپذیرفتم. سال 1351 از دانشگاه صنعتی شریف فارغ التحصیل شدم.
چه سالی ازدواج کردید و چند فرزند دارید؟
خردادماه 1352 با نوه عمهام ازدواج کردم. دو دختر، دو پسر و 5 نوه دارم.
پس از پایان تحصیلات در کجا مشغول کار شدید؟
سال 1353 در شرکت ملی صنایع فولاد استخدام شدم و در همان سال برای طی دوره کارشناسی فولاد و آهن اسفنجی به روش احیای مستقیم با گاز (ذوبآهن گازی) به آلمان رفتم که دوره خوب و بسیار پرباری بود و موفق شدم بالاترین نمره ارزیابی دوره از شرکت کورف آلمان و فولاد هامبورگ را دریافت کنم. پس از بازگشت از آلمان و گذر مدت زمان اندک بهعنوان رئیس طرح یک میلیون تنی آهن اسفنجی آماده احداث در مجتمع فولاد اهواز سابق و فولاد خوزستان برگزیده شدم که بعد از ذوبآهن اصفهان دومین مجتمع فولادی بزرگ کشور بود.
یعنی چه سالی آقای مهندس؟
سال 1354 تا 1357 در این سمت مشغول فعالیت بودم، در این دوره حدود 60 درصد طرح و مدیریت طرحهایی که کارشناسان آمریکایی، انگلیسی و البته ایرانی در آن حضور داشتند را مدیریت کردم که برای مهندس جوانی مانند من دستاورد بزرگی بود و سبب شد تا تجربه مدیریت کارهای بزرگ را کسب کنم. در همین سال مأموریتی به آمریکا داشتم و در این مأموریت مدارک تحصیلی را برای پذیرش در مقطع فوقلیسانس به دانشگاه ووستر ارائه دادم که بعد از دیدن کارنامه و ریزنمراتم اعلام کردند که میتوانم در مقطع دکترا به تحصیل بپردازم، در بازگشت از مأموریت به تهران و با شروع اعتصابات دوره انقلاب از رفتن به آمریکا و ادامه تحصیل منصرف شدم.
یعنی تا سالی که انقلاب پیروز شد شما رئیس طرح یک میلیونی در مجتمع فولاد اهواز بودید؟
بله. پس از آن در سال 1358 بهعنوان مدیر فنی و بازرگانی مجتمع فولاد اهواز منصوب شدم. در این دوره معاونت مجتمع 10 هزار نفره در نبود رئیس و در شرایط سالهای اول انقلاب همراه با حرکتهای سیاسی گروههای چپ، مجاهد، غیره و نبود پیمانکاران خارجی که کارگرانشان را رها کرده و رفته بودند، به من سپرده شد، حفظ این مجتمع در آن شرایط و تحویل مجتمع به رئیس انتصابی دولت موقت، از روزهای سخت کاریام بود.
پس از تحویل مجتمع فولاد اهواز به دولت موقت چه کردید؟
بلافاصله به تهران منتقل و بهعنوان مشاور وزیر و سرپرست شرکت ملی فولاد ایران و با فاصله زمانی کوتاهی و با تشکیل وزارت معادن و فلزات و شرکت ملی فولاد ایران که از ادغام ذوب آهن اصفهان و صنایع فولاد ایران تشکیل شد بهعنوان معاون وزیر معادن و فلزات و عضو هیئت مدیره شرکت ملی فولاد ایران انتخاب شدم. در این دوره که از سال 60 تا 63 را دربرمیگیرد کارهای مهمی از جمله خرید 50 درصد سهام شرکت کروز ولوار فرانسه در شرکت فولاد آلیاژی ایران، آزادسازی تجهیزات فولاد که در بنادر بالتیمور و نیویوک آمریکا توقیف شده بودند بدون هزینه و حمل آن به ایران، حل و فصل بدون هزینه دعوای ناشی از فسخ قرارداد فولاد مبارکه با شرکت فولاد بریتانیا، مدیریت دعوای یک شرکت معدنی آمریکایی در دیوان داوری لاهه علیه ایران با بیش از 500 میلیون دلار ادعا و برد آن دادگاه به نفع ما انجام شده است.
آقای مهندس چه سالی به نفت پیوستید؟
سال 1363 کارم را در شرکت ملی نفت ایران آغاز کردم و در بخشهای مختلف صنعت نفت فعالیت کردم. از سال 1366 تا 1372 مشاور فنی وزیر و معاون امور بینالملل شرکت ملی نفت و سرپرست امور مشارکتهای خارج کشور و قراردادهای بینالمللی بودم، در این دوره کارهای زیادی انجام شده است که در بخشهایی تکمیل روند ملی شدن واقعی نفت میتواند ارزیابی شود.
چه کارهایی؟
حفظ مشارکتها و سرمایههای خارج از کشور در شرایط بیپولی و عدم امکان مشارکت در سرمایهگذاریها، مشارکت نفتی و گازی 50 درصدی با دولت سنگال و شرکت شل در شرایط قطع روابط سیاسی و اهتمام آنها به اخراج ما از مشارکت، مشارکت با شرکت نفت انگلیس در دریای شمال روی دو میدان نفتی و گازی، افزایش سهام ما در شرکت بیپی از مقدار 8 میلیون سهم به 14 میلیون تنها از محل سود سهام تا سال 1384 و ... کارهایی مهمی است که انجام شد.
یکی از کارهای بزرگی که انجام شد فروش سهام پالایشگاه در آفریقای جنوبی در شرایط آپارتاید بود لطفا در این زمینه هم توضیح دهید؟
در شرایط آپارتاید و فشار سازمان ملل برای خروج از مشارکت در پالایشگاه ناترف آفریقای جنوبی و در شرایطی که ارزش سهام ما به دلیل سقوط ارزش پول آنها تا 85 هزار دلار سقوط کرده بود، ناچار از فروش بودیم که با مبلغی حدود 8 میلیون دلار یعنی حدود 90 برابر ارزش اسمی به خودشان فروختیم.
و درباره مشارکت با شارجه در میدان نفتی مبارک هم بفرمایید.
عواید این میدان در جنوبغربی جزیره ابوموسی به موجب پروتکل 1971 بین ما و شارجه به طور مساوی تقسیم میشد. اما قرارداد اپراتوری آنها تنها دو جانبه بین حاکم شارجه و شرکت اپراتور و بدون اطلاع ما بسته شده بود و به این ترتیب آن شرکت پاسخگو نبود. در سال 1988 و پس از مکاتبات تند من با حاکم شارجه سرانجام قرارداد سهجانبه و اپراتور پاسخگو شد.
آقای حسینی یکی از مسائل سالهای اوایل انقلاب دعاوی با شرکتهای بینالمللی بود در این زمینه در دوران مدیریت شما چه اقداماتی انجام شد؟
پس از کان لم یکن کردن قراردادهای نفتی و در حقیقت مصادره سرمایهگذاری آنها و حقوق قراردادیشان همگی اعم از اروپایی و یا آمریکایی در دادگاههای بینالمللی علیه ایران و با مبالغ چندین میلیارد دلاری اقامه دعوی کردند که در مورد آمریکاییها و به دنبال بیانیه و توافق الجزایر به دیوان داوری ویژه در لاهه احاله شد.
اعضای کنسرسیوم را 14 شرکت شامل سه غول اروپایی شل، بیپی و توتال و 11 شرکت بزرگ آمریکایی نظیر اکسان، موبیل، شورون، تکزاکو، آرکو، فیلپس و غیره تشکیل داده و همگی چندین میلیارد دلار ادعا داشتند و پیش رأی دادگاه همه به نفع آنها بود. اما همه دعاوی آنها طی چندین سال مذاکره ابتدا از سوی شهابالدین و از سال 1367 تا پایان کار در سال 1370 از سوی اینجانب بهعنوان مذاکره کننده ارشد ایران حل و فصل و تنها به آنها که حدود 5 میلیون بشکه تولید داشتند حدود 320 میلیون پرداخته و به تمام ادعاهایشان خاتمه دادیم.
در خلیج فارس هم مشارکتهای متعددی به نامهای لاپکو، ایمینوکو، آیپک، سیریپ و غیره با عضویت تعداد زیادی شرکتهای آمریکایی مثل آموکو، آرکو، یونیون، سان، فیلپس و غیره تشکیل که با میلیاردها دلار ادعا علیه ایران در دیوان حضور داشتند. پرونده آنها نیز با مذاکره از سوی اینجانب و گروههای حقوقیمان و همگی با اعداد ما نهایی و پرونده حقوقی آنها پس از 12 سال بسته شد.
یکی از پروندههای نفتی ایران مربوط به پرونده شرکت اشلند بود که شما بارها این پرونده را یکی از پروندههای سخت عنوان کردید در پرونده اشلند چه گذشت؟
شرکت اشلند آمریکا حدود 400 میلیون دلار پول نفت را نداده و در دادگاههای قراردادی انواع ترفندها حتی تا ساخت فیلم دروغی معاوضه اسناد و پول در یک فرودگاه و یا استخدام یک فرد ایرانی که با با ادعای توطئه و تهمت و تهدید به مرگ او از سوی من و دیگران ما را به دادگاه برمودا کشید و حتی مدیرعامل خودش را به زندان انداخت تا این پرداخت را انجام ندهد اما سرانجام و با حضور و دفاع قوی ما دادگاه به نفع ما رأی داد و آنها را مجبور ساخت تا تن به مذاکره داده و بدهیاشان را بپردازند.
شما سالهای 1372 تا 1376 با عنوان مدیراکتشاف و عضو هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران فعالیت کردید درباره این سالها هم مختصری توضیح دهید؟
یکی از مهمترین کارها، تکمیل ارزیابی ذخایر میدان گازی پارسجنوبی و عقد نخستین قرارداد توسعه با یک کنسرسیوم اروپایی- ژاپنی بود که البته انجام نشد اما سنگ بنای توسعه میدان مشترک پارسجنوبی بود. همچنین در سال 1372 سفری به آمریکا داشتیم که آنها آن را نخستین سفر یک مقام رسمی پس از انقلاب تلقی و پرچم کشورمان در میادین این شهر نفتی به اهتزار درآمده بود.
در این دوره (72 تا 76) نخستین مدل قرارداد اکتشاف و توسعه نفت – گاز پس از انقلاب ویژه کشورمان طراحی شد. این مدل البته بعدها در دیگر کشورها مثل کویت و عراق با تغییراتی استفاده شد که به بایبک یا بیع متقابل معروف شد.
از دیگر کارهایی که در این دوره انجام شد عقد نخستین قرارداد نفتی پس از انقلاب با برنده آمریکایی مناقصه یعنی شرکت کونوکو در سال 1374 که با دخالت رئیسجمهوری کلینتون اجرایی نشد و تحریم ایلسا در سال 1375 علیه کشورمان و نیز لیبی برقرار شد اما با وجود تحریم آمریکا همان قرارداد با نفر دوم مناقصه یعنی توتال فرانسه برای میادین سیری امضا و با موفقیت اجرا شد. همچنین در این دوره ما موفق شدیم مقام اول دنیا در اکتشاف نفت و گاز را کسب کنیم.
آقای مهندس گفتید سال 72 به آمریکا سفر کردید هدف از این سفر چه بود؟
هدف این سفر آوردن اسناد ارزشمند فنی تولید شده در جریان دعاوی در لاهه به ایران و البته مذاکره و ارزیابی مواضع شرکتهای نفتی در صورت تجدید همکاریها که با انجام مذاکرات با تقریبا همه شرکتهای مهم و بازدید از عملیات آنها در خلیج مکزیک تکمیل شد.
از محل بایبک چند میلیارد دلار در صنعتنفت سرمایهگذاری شده است؟
40 میلیارد دلار سرمایه خارجی با عقد قراردادهای بالادستی بای بک نفت و گاز تا سال 1384 جذب شد.
آقای حسینی چه شد که انگلیسیها برخی موضوعات را کنار گذاشتند و برای حضور در صنعت نفت ایران ترغیب شدند؟
کنفرانس لندن که در سایه محدودیت روابط و کاهش سطح روابط پیش آمده بین ما و انگلستان بود، سبب شد که انگلیسیها که احساس عقب ماندن در فرآیند نفتی ما را داشتند در مذاکرههایی در سطح دولت و مجلسشان با من موضوع مورد مناقشه را نه رسما ولی عملا کنار گذاشتند و در نتیجه روابط دیپلماتیک هم چند ماه بعد با توافق بین وزرای خارجه در نیویورک ترمیم و به سطح سفارت برگشت.
دوران مسئولیت شما در پتروشیمی چرا اینقدر کوتاه بود؟
به دلیل اینکه به تغییرات دولتها برخورد. تنها هشت ماه معاون وزیر و مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی بودم، البته در همین دوره کوتاه هم پتروشیمی تبریز افتتاح و به بهرهداری رسید. با تغییر دولت، یکسال بهعنوان مدیرعامل شرکت بازرگانی پتروشیمی خدمت کردم و پس از آن با حکم وزیر نفت بهعنوان معاون بینالملل وزارت نفت منصوب شدم. در فاصله سالهای 77 تا 79 که در این سمت بودم بیشتر بروی توسعه همکاری بینالمللی و عقد متعدد توسعه ظرفیتهای نفت، گاز، انتقال فناوری، رفع مشکلات توسعه ظرفیتهای مهندسی و ساخت، نصب و بهرهبرداری داخلی با مشارکت دادن آنها با شرکتهای بزرگ نفتی متمرکز بودم.
در فاصله سالهای 81 تا 84 بار دیگر و این بار بهعنوان قائم مقام مدیرعامل و عضو هیئت مدیره شرکت ملی نفت منصوب شدید، تمرکز اصلی در این دوره چه بوده است؟
تمرکز روی اجرا و حل مشکلات طرحهای توسعه در حال اجرای نفت و گاز بود که منجر به امضای قرارداد توسعه فاز 11 پارس جنوبی (83) با نگاه صادرات با احداث کارخانه الانجی، امضای قرارداد توسعه فاز 13 پارسجنوبی با نگاه صادرات همراه با احداث کارخانه پرشین الانجی (83) شد. در این دوره همچنین مذاکره پیچیده و پر تنش با اینپکس ژاپن برای توسعه میدان مشترک آزادگان و با ظرفیت اولیه 260 هزار بشکه در روز (80 تا 83) انجام شد، مذاکرهای که من سلامت قلبم را برای آن گذاشتم. پس از پایان این دوره سال 84 از خدمات دولتی بازنشسته شدم و مردادماه نشان مدیریت و لیاقت از ریاست جمهوری وقت را دریافت کردم.
آقای حسینی چه دلیلی سبب شد سال 92 با وجود سابقه درخشان قراردادهای بایبک به سراغ تدوین مدل جدید قراردادهای نفتی بروید؟
شرایط تحریمی سازمان ملل، تصمیم به مذاکره برای حل مسئله هستهای، تلاش برای رفع تحریم و تغییر اساسی بازار نفت با گران شدن قیمتها و پیدایش رقبا و بازیگران متعدد در بازار مثل آمریکا، عراق، دریای شمال، قزاقستان و غیره سبب شده بود که مدل بایبک که برای دوره ارزانی و نبود رقیب طراحی و حداکثر 5 درصد سهم به سرمایهگذاران داده بود دیگر کاربرد نداشته و لزوما بایستی الگویی مناسب با شرایط متفاوت طراحی میشد، لذا کمیتهای به مدیریت اینجانب و عضویت 9 نفر از مدیران برجسته و با سابقه نفتی با هدف طراحی و به تصویب رساندن مدل قابل قبولتر برای همکاریهای بینالمللی در بخش توسعه بالادستی و در عین هماهنگی با قوانین کشور تشکیل شد و کارها با توجه به شرایط کشور به سرعت انجام شد بهعنوان نمونه مدل مفهومی الگوی جدید قراردادی ظرف 5 ماه آماده شد. اما متأسفانه با وجود تلاشها و برگزاری سمینارهای متعدد در دانشگاهها و مراکز علمی، مجلس و ... در باره این قرارداد بازهم مخالفین مرا متهم به پنهانکاری میکردند و کشور را به عقب انداختند. معتقدم با وجود خروج ترامپ از برجام اگر خود تحریمیها نبود میتوانستیم دوباره هم تحریمها را زمین بزنیم و قراردادهای زیادی با این مدل امضا کنیم. اما خدا را شاکرم که چند قرارداد خوب با این مدل قرارداد امضا شد.
از این پرسشها بگذریم.
فوتبال میبینید؟ طرفداران کدام تیم هستید؟
فوتبال را دوست دارم و در تیم دانشگاه نیز در پست دروازهبان بازی میکردم، تیم مورد علاقه من هم پرسپولیس است.
بهترین وزیر نفت ایران از نگاه شما چه کسی است؟
آقای آقازاده، که در شرایط جنگ، صنعت نفت را با جدیت توسعه دادند، در فروش نفت موفق بودند و نقش موثری در مدیریت اوپک داشتند. پس از ایشان آقای زنگنه. البته آقای زنگنه در دوره اول به خوبی کار کردند اما در دور دوم به علت فشارها نتوانستند برنامههایشان را به درستی پیش ببرند.
بهترین مدیران عامل شرکت ملی نفت ایران از نگاه شما چه کسی بود؟
از مدیران عامل شرکت ملی نفت ایران قبل انقلاب از مرحوم دکتر اقبال تعریف زیادی شنیدم و شاید هم به دلیل استقلال فکری و تخصص او بود که شاه ترجیح میداد مذاکره با اعضای کنسرسیوم نفت را خودش و در غیبت ایشان انجام دهد. پس از انقلاب بیشتر خود وزرا بودند که نقش مدیرعامل را بازی میکردند بنابراین در مجموع فردی در کلاس این شغل را سراغ ندارم. گرچه بهتر و ضعیفتر به طور نسبی داریم.
به موسیقی علاقهمند هستید؟ خواننده مورد علاقه شما چه کسی یا کسانی هستند؟
بله بسیار علاقمندم. صدای ایرج (خواجه امیری)، اکبرگلپایگانی(گلپا) برخی دیگر را دوست دارم. جدیدیها خیلی جذبم نمیکنند.
آخرین کتابی که خواندید؟
کتاب «کار کار انگلیسیهاست» آقای جک استراو که مربوط به یک ماه قبل است.
نام آخرین فیلمی که در سینما دیدید؟
فیلم فسیل که کمدی بود.
چه کسی یا کسانی بیشترین تأثیر را در بروی زندگیتان گذاشتند؟
برادر بزرگم آقا محمد، آقای افتخار جهرمی (گودرز)، معاون نخست وزیر ایران (میرحسین موسوی) عضو تیم مذاکره کننده با الجزایر و در عرصه خارجی مرحوم کریستف دو مارژری، مدیرعامل شرکت توتال.
به عملکرد خود در سالها فعالیت در سمتهای مختلف مدیریتی چه نمرهای میدهید؟
من از عملکرد خود در شرایط دشوار سیاسی داخلی و بینالمللی راضیم و خروجیهای کاملا ملموس و مثبتی داشتهام. نمره را خودتان بدهید.
(متن کامل این مصاحبه در کتاب گفتگو با مدیران پیشکسوت صنعت نفت منتشر خواهد شد.)