کارکنان صنعت نفت نیز در این دوران با تقدیم یک هزار و ۱۷ شهید لالهگون، نگذاشتند صادرات نفت حتی یک روز هم متوقف شود، کاری که جمهوری اسلامی ایران را برنده قطعی جنگ نفت در هشت سال دفاع مقدس کرد.
یکی از مهمترین مباحث در حملههای نظامی و زمان جنگ که به نظر میرسد حتی از اسلحه به دست گرفتن و جنگیدن رودررو نیز حساستر و سرنوشتسازتر باشد، مدیریت جنگ و بهکارگیری روشهای نظامی در حفاظت از تأسیسات نظامی و صنعتی است و مدیرانی که در هشت سال جنگ تحمیلی در صنعت نفت کشور، مدیریت تأسیسات راهبردی صنعت نفت کشور را بهعهده داشتند، لحظههای سخت و سرنوشتسازی را در بطن حملههای دشمن تجربه کردند تا سرانجام با بهکارگیری بهترین تاکتیکها اجازه ندهند صادرات نفت کشور حتی برای یک روز هم متوقف شود.
علیرضا ضیغمی، مدیرعامل پیشین شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران و عضو هیئت امنای صندوق بازنشستگی، پسانداز و رفاه کارکنان صنعت نفت، یکی از این مدیران است که در طول هشت سال دفاع مقدس بهعنوان رئیس منطقه نفتی خارک در این منطقه حساس و سرنوشت صادرات نفت ایران، همزمان به مدیریت صادرات نفت و بحران پرداخته است.
شانا به مناسبت گرامیداشت هفته دفاع مقدس، گفتوگو با این مدیر باسابقه صنعت نفت را بازنشر کرده است؛ طی این گفتوگو که پیشتر در چهارم مهرماه سال ۹۱ منتشر شده بود، ناگفتههایی از هشت سال حماسه صنعت نفت و آنچه را که در هشت سال دفاع مقدس در صنعت پالایش و جزیره خارک روی داد میخوانید.
جنگ تحمیلی در صنعت پالایش نفت از چه زمانی آغاز شد؟
نخستین بمباران تأسیسات نفتی در جریان حمله رسمی عراق ساعت ۳ و ۳۶ دقیقه بعدازظهر روز دوم مهر ۱۳۵۹ بود که تعدادی از مخازن ذخیرهسازی پالایشگاه آبادان بمباران شد و آخرین بمباران دشمن نیز ساعت ۱۰ و ۱۴ دقیقه صبح روز چهاردهم خردادماه ۱۳۶۷ اتفاق افتاد که در آن روز جنگ مستقیم دشمن با صنعت پالایش پایان یافت.
این دو تاریخ نخستین و آخرین بمبارانهایی بوده که در تاریخ صنعت پالایش و پخش ثبت شد و در بین این دو تاریخ، پالایشگاههای نفت بیوقفه بمباران میشد، بهگونهای که پالایشگاه آبادان بهعنوان خط مقدم نبرد و به دلیل مجاورت با رودخانه اروند و نزدیکی به مرز عراق، در طول هشت سال جنگ تحمیلی ۲۳ واحد فرآیندی آن بهطور کامل از بین رفت.
آن زمان پدافند غیرعامل مرسوم نبود و در آغاز جنگ حملهها و بمبارانها نیز آنقدر سریع انجام شد که تنها فرصت کارهای اولیه نظیر گونیچینی را داشتیم و آنطور نبود که یک پدافند غیرعامل قرص و محکم که تأسیسات را حفظ کند، وجود داشته باشد. در سالهای پس از دفاع مقدس بود که بهتدریج بحث پدافند غیرعامل شکل گرفت و در مناطق حساس بهکار گرفته شد.
شما از چه زمانی متوجه شدید دشمن درصدد حمله به خاک کشور است؟
زمزمه بحث حمله نظامی به کشور از یکی دو ماه پیش در صنعت نفت پیچیده بود، اما بحث حمله به تأسیسات نفتی جزیره خارک از حدود دو هفته پیش از آغاز درگیری رسمی شنیده شد و در آن فرصت ما کارهای کمی انجام دادیم، آن زمان من کارمند شرکت نفت در خارک بودم که زیرمجموعه شرکت مناطق نفتخیز جنوب به شمار میآمد و هنوز شرکت پایانهها شکل نگرفته بود.
پالایشگاههای نفت چند بار بمباران شد؟
بیشترین حملهها به پالایشگاه آبادان انجام شد و تقریباً میتوان گفت این حملات بیوقفه بود؛ پالایشگاه تهران دو بار بمباران شد و ۱۳ واحد آن بهطور کامل آسیب دید؛ پالایشگاه تبریز ۱۹ بار بمباران شد که ۲۳ واحد آن آسیب دید؛ هر یک از این واحدها خود پالایشگاهی کوچک هستند و آسیب آنها منجر به غیرعملیاتی شدن پالایشگاه میشد.
پالایشگاه اصفهان هشت بار بمباران شد و ۱۷ واحد آن آسیب دید و پالایشگاه کرمانشاه نیز ۱۷ بار بمباران شد و در طول دوران جنگ زیر آماج حملات دشمن قرار داشت. پالایشگاه شیراز نیز چهار بار بمباران شد که ۱۳ واحد آن هدف قرار گرفت.
با آغاز جنگ بزرگترین ظرفیت متمرکز پالایشی کشور یعنی پالایشگاه آبادان غیرعملیاتی شد، این موضوع چه تأثیری بر وضعیت تأمین سوخت کشور گذاشت؟
غیرعملیاتی شدن ظرفیت پالایش روزانه ۶۵۰ هزار بشکهای پالایشگاه آبادان ضربهای اساسی به صنعت پالایش کشور بود. در سال ۱۳۵۹ کل ظرفیت پالایش کشور حدود یک میلیون و ۱۰۰ هزار بشکه در روز بود و با بروز جنگ نزدیک به نیمی از ظرفیت پالایشی کشور را از دست دادیم. زمانی که پالایشگاه آبادان آماج حملههای بیوقفه دشمن قرار گرفته بود، حدود ۱۸۱ نفر از همکاران ما حین کار شهید شدند و لازم بود این پالایشگاه از سرویس خارج شود و در عمل کار در چنین شرایطی منطقی به نظر نمیرسید، زیرا دشمن پالایشگاه آبادان را سیبل حملههای خود قرار داده بود و مرتب آتش دشمن بر سر تأسیسات آن میریخت و تولید در چنین شرایطی ممکن نبود، زیرا توأم با انفجار و آتشسوزی شدید بود.
اگر پالایشگاه غیرعملیاتی نمیشد با هر بار حمله دشمن هر تجهیز و واحد پالایشگاهی در اثر انفجار مانند یک بمب عمل میکرد و میتوانست چند برابر بمب اصلی ترکش و انفجار ایجاد کند که این موضوع به از دست رفتن تعداد زیادی از همکاران ما منجر میشد و افزون بر آن بهخودیخود تولید قطع میشد، اما پالایشگاههای دیگر مانند تهران و تبریز که دورتر از آتش دشمن بودند، با وجود بمباران در مدار تولید قرار داشتند و تولید از آنجا برای تأمین فرآورده موردنیاز کشور توجیه اقتصادی داشت.
تعداد زیادی از کارکنان صنعت نفت در طول حمله دشمن به پالایشگاهها مظلومانه شهید شدند، در مجموع چه تعداد در تأسیسات پالایشی شهید شدند؟
شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران در مجموع با زیرمجموعههای خود شامل شرکتهای خطوط لوله و مخابرات نفت، شرکت پخش و ملی مهندسی و ساختمان در مجموع ۴۳۵ شهید تقدیم کرده است که ۲۸۰ نفر از این شهدا حین کار در پالایشگاهها و تأسیسات این شرکت شهید شدهاند و ۱۵۵ نفر نیز از کارکنان این مجموعه بودند که با علاقه شخصی به جبهه رفته بودند.
در مجموع در صنعت نفت یک هزار و ۱۷ نفر شهید شدهاند که از این تعداد، حدود ۲۴۲ نفر شهید متعلق به پالایشگاه آبادان است که حدود یکچهارم شهدای صنعت نفت را تشکیل میدهد و همین گواهی است که پالایشگاه آبادان خط مقدم صنعت نفت در دوره هشت سال دفاع مقدس بوده و فداکاریهای بینظیری در این نقطه اتفاق افتاده است.
در دیگر پالایشگاهها و تأسیسات پالایشی چه تعداد از کارکنان صنعت نفت شهید شدند؟
در پالایشگاه تهران ۱۷ شهید، در تبریز ۲۴ شهید، در شیراز ۱۳ شهید و در پالایشگاههای اصفهان و کرمانشاه به ترتیب ۱۳ و ۱۱ شهید تقدیم شده و در پالایشگاه امام خمینی (ره) شازند که آن زمان شامل تأسیسات بسیار کوچکی بوده یک نفر شهید تقدیم میهن شده است.
شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران هم از شرکتهایی بود که با حضور گسترده در مناطق جنگی، سوخترسانی بهموقع به مناطق نظامی را بهعهده داشت و در مجموع ۸۵ شهید را تقدیم وطن کرد.
در شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ۲۸ نفر شهید و شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت ایران یک شهید تقدیم شده است و افزون بر شهدا ۱۷۶۰ جانباز جنگ تحمیلی و ۲۳۱ نفر آزاده در مجموعه پالایش و پخش فعالیت میکنند که عمده این آمار مربوط به تأسیسات پالایشی شهر آبادان است. ۹۵۷ نفر رزمنده و حدود ۵ هزار نفر ایثارگر در مجموعه شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران در حال فعالیت هستند.
به جز پالایشگاهها کدام تأسیسات بیشتر بمباران میشد؟
افزون بر پالایشگاهها، بعضی از تلمبهخانهها در جنوب که نقش بسیار کلیدی در ارسال نفت خام به پالایشگاهها داشتند، سیبل حملات دشمن شده بود. تلمبهخانهها هم نفت خام به پالایشگاهها و هم فرآوردههای خروجی پالایشگاهها را به نقاط مختلف کشور منتقل میکردند، بنابراین نقش این تلمبهخانهها بسیار کلیدی و شاهراه حیاتی ارسال نفت خام و فرآورده در کشور بود و دشمن به همین دلیل این تأسیسات را بهطور دائم بمباران میکرد که تلمبهخانه شهرهای آبادان و اهواز و تلمبهخانه تنگفنی از آن جمله بود.
تلمبهخانه تنگفنی هم یک شاهراه حیاتی در جنوب بود که افزون بر آنکه در مسیر پرواز هواپیماهای دشمن قرار داشت، بمبارانهای متعدد آن تصادفی نبود و دشمن برای آن برنامهریزی ویژهای داشت، زیرا نقش تلمبهخانه تنگفنی به لحاظ مقدار نفت خامی که به پالایشگاههای متعدد ارسال میکند، بسیار کلیدی بود.
علت شهرت تلمبهخانه تنگفنی در جنگ همین بود؟
مهمترین دلیل شهرت تلمبهخانه تنگفنی به دلیل مقاومت کارکنان آن بوده و اینکه این تلمبهخانه در طول هشت سال دفاع مقدس مدام بمباران میشد، اما هرگز تصفیه و انتقال نفت خام از آن قطع نشده است و کشورهای غربی باور نمیکردند در چنین شرایطی هرگز تولید نفت و فرآوردههای ما قطع نشده باشد، اما این واقعیتی است که در تاریخ ثبت شده است.
به نظر میرسد آن زمان دشمن علاوه بر متوقف کردن صادرات نفت خام، سعی داشت به هر نحو ممکن واردات فرآورده به کشور را نیز قطع کند؟
بله آن زمان ما شرکت گاز و تأسیسات به این وسعت نداشتیم و میدانهای مستقل گازی محدود بودند و بیشتر سبد سوخت کشور را فرآوردههای نفتی تشکیل میداد، به همین دلیل دشمن درصدد بود افزون بر جلوگیری از تولید فرآورده در پالایشگاهها، از واردات آن نیز به کشور جلوگیری کند.
از طرفی آن زمان خوراک پتروشیمیها از گازهای همراه نفت خام تأمین میشد و اگر بنا بود صادرات نفت خام تعطیل شود خوراک پتروشیمیها و خوراک گاز همراه هم قطع میشد که آنموقع بخش عمدهای از نیاز کشور را تأمین میکرد، بنابراین افزون بر تلمبهخانه تنگفنی، تلمبهخانه تنگبیجار، پل باباحسین، رازان، شهید ملک، گچساران، افرینه، کرمانشاه و نفت شهر بارها هدف حملات دشمن قرار گرفت تا از ارسال خوراک به پالایشگاهها جلوگیری کند.
در زمان جنگ واردات فرآورده بهدلیل از دست رفتن تولید پالایشگاه آبادان نیز باید انجام میشد. آن زمان تأسیسات بندر ماهشهر تعطیل شده بود، بنابراین تأسیسات بهرگان متعلق به شرکت نفت فلات قاره جای آن را گرفته بود و انتقال فرآوردههای وارداتی از طریق تلمبهخانه تنگفنی اهواز انجام میشد و زمانی که بهرگان دچار ناامنی شد، در جزیره خارک دو توربین نصب و یکی از خط لولههای ۳۰ اینچ مخصوص نفت خام را برای انتقال فرآورده تمیز کردیم و برای نخستین بار به جای اینکه فرآورده از سمت ساحل گناوه وارد شود، از خارک به سمت گناوه ارسال میشد.
آن زمان پالایشگاه کرمانشاه هم از کار افتاده بود و به همین دلیل ناچار به واردات فرآورده بودیم؛ از طرفی دشمن واردات در دریا و خشکی را ناامن کرده بود و به همان اندازه که حساسیت روی صادرات نفت خام وجود داشت، در واردات نیز حساسیت بود. امروز نیز به همین شکل است، با این تفاوت که آن زمان جنگ سختافزاری بود، اما امروزه دشمن از روشهای نرمافزاری نظیر تحریم و ... سعی میکند در صادرات نفت ایران اخلال ایجاد کند.
در طول دوران جنگ تحمیلی منطقه خارک به مدت هشت سال منطقه جنگی بود و صدها بار بمباران شد. مدیریت بحران در آن دوره چگونه انجام میشد؟
در طول دوران جنگ تحمیلی در مجموع حدود ۶ هزار کشتی نفتکش در خلیجفارس جابهجا کردیم که تنها ۲ تا ۳ درصد این کشتیها آسیب دید و این موفقیت بزرگی بود که با همکاری کارکنان صنعت نفت و نیروهای هوایی و دریایی ارتش محقق شد، البته این آمار به جز کشتیهای فرآورده و مواد غذایی بود. کشتیهای حامل بنزین حساسیت بالایی داشت و بیشتر آنها هم به سلامت جابهجا شد.
بمباران اسکلههای بارگیری نفت خام جزیره خارک و فعالیت واحدهای امداد و اطفا شرکت ملی نفت
برای محافظت از این کشتیها چه برنامهای طراحی شده بود؟
نخستین برنامه ما تشکیل تیمی به نام امداد بود که این تیم هلیکوپتر و یدککشهای مجهز به سیستم اطفای حریق داشت. این یدککشها قدرت کشندگی بسیار خوبی داشتند که در ابتدا زیر نظر پیمانکار خارجی فعالیت میکرد، اما بعدها با رفتن خارجیها با نظر وزیر نفت وقت، در وزارت نفت سه بالگرد با قدرت پرواز در شب و سه یدککش تهیه و این گروه تجهیز شد.
زمانی که یک کشتی هدف حملات دشمن قرار میگرفت، کارکنان آن با قایقهای نجات خود کشتی را ترک میکردند و اگر هم سیستم قایق آنها مشکل داشت، گوشهای از نفتکش منتظر میشدند که ما با قایقهای تندرو و یدککش میرفتیم و آنها را سوار میکردیم که کار بسیار سختی بود، یعنی همزمان باید کشتی را خاموش میکردیم و آن را میکشیدیم و از آنجا که کشتی در دریا رها و هدایت از دست ناخدا خارج شده بود، کار بسیار سختی بود.
حمله هواپیماهای عراقی به نفتکشها
همکاری شما با نیروی هوایی چگونه بود؟
برای برنامهریزیهای مربوط به دفاع از خارک ستادی تشکیل شده بود که در آن نماینده نیروی هوایی و وزارت نفت نیز حضور داشت و آن زمان نماینده تامالاختیار نیروی هوایی شهید بابایی بود و من هم از طرف وزارت نفت، نماینده تامالاختیار کل منطقه خلیجفارس برای جابهجایی کاروان کشتیها بودم.
این ستاد هفتهای دو بار در تهران نشست برگزار میکرد که وزیر نفت نیز در نشستهای آن حضور داشت. برای حفاظت و جابهجایی کشتیها، نیروی هوایی و وزارت نفت همکاری تنگاتنگی داشتند، به این نحو که زمانی که ما کشتیها را پر و آماده حرکت میکردیم، با نیروی هوایی برای حفاظت از آنها هماهنگی میکردیم و آنها برنامه پرواز اسکورت را طراحی میکردند.
با توجه به در تیررس بودن منطقه خارک و در برد بودن این منطقه برای هواپیماهای عراقی حفاظت از کشتیها چطور انجام میشد؟
آن زمان پایگاه ششم هوایی در بوشهر مختص هواپیماهای اف-۴ بود، برای دفاع هوایی و رهگیری هواپیماهای مهاجم نیروی هوایی تعدادی اف-۱۴ از پایگاه هوایی اصفهان به منطقه منتقل کرده بود که به محض ورود هواپیماهای دشمن به منطقه کشتیها، آنها را با هواپیمای اف-۱۴ شکار میکرد. در این عملیات حفاظت از کشتیها نیروی دریایی ارتش و سپاه نیز به یاری نیروی هوایی و وزارت نفت میآمدند.
هواپیمای اف ۱۴ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران برنده بلامنازع نبردهای هوایی
با توجه به تعداد حملههایی که در طول جنگ به خارک شد، اهمیت توقف صادرات نفت خام از این منطقه برای دشمن بسیار مهم بوده، آنها برای دستیابی به این هدف چگونه عمل میکردند؟
بله همینطور بود، یکی از مهمترین کارهایی که دشمن انجام داده بود، طراحی جزیرهای مشابه خارک در عمق بیابانهای خاک عراق بود و این موضوع به دلیل حساسیت بسیار بالای این جزیره برای آنها بود. آنها حتی موقعیت اسکله شرقی و غربی خارک را طراحی کرده و مرتب آنجا عملیات تمرینی انجام میدادند.
این نقشه آنها برای آشنایی با مناطق حساس جزیره برای بمباران و آشنایی دقیق آنها با محیط جزیره بود تا هنگام عبور از سد پدافندی صحیح و دقیق عمل کنند. به همین ترتیب بود که دشمن بعثی موفق شد در روز شانزدهم مرداد ۶۵ ضلع جنوبی و ۲۵ شهریور همان سال ضلع شمالی اسکله تی را بهطور کامل بمباران کند.
همه موارد بهطور کامل برنامهریزی و تمرین شده بود و حتی زمان بمباران در ساعات پیش از ظهر و گرما و شرجی وحشتناک جزیره انجام میشد و در چنین شرایطی بود که کار خاموش کردن شعلهها و بازسازی تأسیسات باید صورت میگرفت.
اسکله خارک چند بار هدف حملههای دشمن قرار گرفت؟
اسکله خارک بارها از سالهای آغازین جنگ مورد حملههای دشمن قرار گرفته بود. دوم مهر ۵۹ مخازن و خطوط لوله خارک بمباران شد. در پنجم بهمن ۱۳۵۹ اتاق کنترل اسکله تی هدف بمباران قرار گرفت. دشمن بعثی هرگاه در جبهه ضربه میخورد، آن را در تأسیسات نفتی جبران میکرد، ۲۸ آبان ۶۱ و تیر ۶۳ اسکله خارک هدف حمله موشکی دشمن قرار گرفت و شهریور ۱۳۶۴ یکی از سنگینترین بمبارانهای خارک انجام شد.
حضرت امام (ره) در بخشی از سخنان خود در زمان جنگ فرموده بودند: شما چند بار میگویید خارک را از بین بردیم. ایشان عدد ۴۹ را بهکار برده بودند و فرموده بودند ۴۹ بار گفتید خارک را از بین بردیم، مگر چند بار میشود یک جزیره را از بین برد. این گواهی میداد به اینکه آنان هرگز موفق نشدند به این هدف شوم خود دست یابند و از بین بردن جزیره خارک و قطع صادرات نفت خام از دل آبهای خلیج همیشه فارس، تنها یک خیال خام بود.
اسکله آذرپاد جزیره خارک بارها در جنگ تحمیلی بمباران شد
جزیره خارک به هر حال برای ما یک خط مقدم بود و بیشترین تلفات نیروی هوایی دشمن نیز در همین نقطه اتفاق افتاد، یعنی یک جنگ تمامعیار در خارک برقرار بود در چنین شرایطی چطور صادرات نفت قطع نشد؟
با وجود همه بمبارانها صادرات نفت در طول دوره هشت ساله جنگ به اندازه کافی انجام میشد و این تعداد کم هم نبود و بهطور میانگین در طول دوران جنگ ما روزانه یک میلیون و ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار بشکه صادرات داشتیم و این تنها با همدلی و وحدت امکانپذیر شد.
نیروی هوایی دشمن در اوایل جنگ قوی نبود و بعدها که دشمنان از لحاظ نظامی و اطلاعاتی آنها را تجهیز کردند کار دشوارتر شد. ما آن زمان کاروان کشتیهای صادرات نفت خام را به کمک شهید بابایی جابهجا میکردیم و پوشش پدافندی به خارک و مناطق نفتخیز جنوب داده میشد. تیمی هم در جنوب تشکیل داده بودیم که وظیفه پدافند غیرعامل آن را من بهعهده داشتم و این تیم با پدافند عامل نیروی هوایی هماهنگ بود و ما با ارتش درباره تأسیسات و خطرپذیری آنها تبادلنظر و از آنان اطلاعات نظامی به دست میآوردیم.
اوایل جنگ که دشمن تأسیسات ما را با موشکهای زمین به زمین بمباران میکرد، تصمیم گرفتیم در جزیره خارک و سمتی که عراق از آنجا حمله میکند دیواری احداث کنیم بنابراین با سختی زیاد این دیوار را ساختیم که عرض آن ۱۵ متر، ارتفاعش ۴۰ متر و طول آن حداقل یک کیلومتر بود. این کار در جزیره خارک که یک جزیره مرجانی با خاک کم است، شاهکار معماری به شمار میآید.
با ساخت این دیوار موفق شدیم جلو حملههای پرشمار دشمن به مخازن را بگیریم، برای ایمنی مخازن نیز روی آنها سقفهای کاذب و ضد انفجار و گونیچینی کرده بودیم.
نقطه برتری خارک مجهز بودن آن به سیستم پدافندی هاگ بود که بسیار دقیق و قوی عمل میکرد و به لطف خدا آنان موفق نشدند با موشک خارک را بمباران کنند. با وجود همه این شرایط دشمن عقبنشینی نمیکرد و با راهاندازی اسکادرانهای خود و آوردن تعداد زیادی هواپیما اقدام به بمباران منطقه کرده و حتی با هلیکوپتر موشکهای اگزوست را به سمت اسکله خارک شلیک میکرد.
امیر سرلشگر خلبان شهید عباس بابایی، معاون عملیات نیروی هوایی و طراح دفاع هوایی از تأسیسات جزیره خارک
در چنین شرایطی بود که در ستاد دفاع خارک تشکیل جلسه دادیم تا راهحل دیگری بیابیم، آن زمان شهید بابایی بهتازگی معاون عملیات نیروی هوایی شده بود. ایشان نظرش این بود که با اف ۱۴ بهراحتی میتوانیم هلیکوپترهای دشمن را بزنیم. با هماهنگی آقای آقازاده وزیر وقت نفت، فرمانده وقت نیروی هوایی (سرتیپ صدیق) اجازه داد هواپیماهای اف ۱۴ به پایگاه هوایی بوشهر منقل شوند و پس از آن بود که خود شهید بابایی با دیدن نخستین بالگرد دشمن، با اف-۱۴ آن را زد و صدای تکبیرش را همه از رادار بوشهر شنیدند و به این ترتیب بمباران تأسیسات با بالگردهای دشمن منتفی شد.
تجهیزات دیگری هم داشتند؟
بله تجهیزاتی که آن زمان عراقیها به یمن کمکهای آمریکا و انگلیس و فرانسه از تجهیزاتی استفاده میکردند که همچنان پیشرفته است، هواپیماهای سوپراتانداردها از جمله آن بود که افزون بر بمبارانهای روزانه با هواپیماهای معمولی، این هواپیماها را هم برای بمباران اسکله و کشتیها آوردند که تنها موفق شدند اسکله را بمباران کنند و کشتیهای ما محفوظ ماندند.
موشک کرم ابریشم
موشک کرم ابریشم هم یکی دیگر از تجهیزاتی بود که پس از هواپیماهای سوپراتانداردها آوردند و ما هر روز با تجهیزات تازهای روبهرو میشدیم که با مشورت نیروی هوایی نسبت به چیدمان نیرویهای خود و مدیریت بحران اقدام میکردیم.
بمبافکن توپولوف ۲۲ ارتش عراق که با آن موشکهای کرم ابریشم شلیک میشد
موشکهای کرم ابریشم با بمب افکن توپولوف ۲۲ حمل میشد که بهدلیل سرعت کم این هواپیما چند هواپیمای جنگنده دشمن باید آن را اسکورت میکردند که به لطف خداوند نیروی هوایی موفق به هدف گرفتن آنها شد.
هواپیمای بمب افکن پیشرفته سوپراتاندارد فرانسوی که عراق در جنگ تحمیلی از آن استفاده میکرد. نیروی هوایی ایران دو فروند از این هواپیماها را سرنگون کرد.
بمبهای تأخیری هم یکی دیگر از تجهیزاتی بود که آنان به کار گرفتند و از آنها در مسیر خط لوله گناوه استفاده کردند. این بمبها از یک ساعت تا بیستوچهار ساعت زمان انفجار داشت که یکی از بمبها زیر خط لوله ۵۲ اینچ نفت خام قرار گرفت و منفجر شد که بر اثر آن حجم زیادی از نفت خام در ساحل گناوه منتشر شد و عملیات مهار آن سه ماه طول کشید. این حرکت دشمن جدا از نظر اقتصادی منجر به آلودگی وسیع محیط منطقه شد، بهطوری که بسیاری از اهالی بومی آنجا به بیمارهای گوارشی مبتلا شدند.
بازسازی این خط لوله نیز کار بسیار مشکلی بود زیرا باید با توجه به زمان جزر و مد دریا انجام میشد سرانجام با برنامهریزی که انجام شد تمام نفتهای روی آب تمیز شد و لوله جوشکاری و دوباره در سرویس قرار گرفت.
آقای ضیغمی ماجرای انتقال نفت از خارک به سیری چه بود؟
از سال ۶۴ به بعد حملههای دشمن در خلیجفارس بسیار سنگینتر شد و از زمین و هوا و دریا حملات ادامه داشت و منطقه در شرایط بسیار ناامنی قرار گرفته بود، به همین دلیل کشتیهای مشتریان دیگر به خارک نمیآمدند، بنابراین ما مجبور شدیم محل جدیدی را برای صادرات نفت انتخاب کنیم و این محل جزیره سیری بود، کل سواحل سیری را بررسی کرده بودیم. در اولین محموله با چهار کشتی نفتکش ۴۰۰ هزار تنی متعلق به شرکت ملی نفتکش حدود ۱۵ میلیون بشکه نفت خام را بارگیری کردیم و به سیری بردیم.
با لو رفتن مسیر سیری و بمباران آن باز هم مجبور به تغییر مسیر کشتیها شدیم. برای این منظور با انجام گشت هوایی در طول سراسر ساحل خلیجفارس بالاخره جزیره لارک در تنگه هرمز را انتخاب کردیم. این کار برای ما بسیار سخت بود، اما چارهای نبود. آنموقع متوجه شدیم خارک چه نعمت بزرگی برای کشور است، چراکه خارک بهترین نقطه برای صادرات نفت خام در خلیجفارس است، زیرا تپههای خدادادی خارک که از کوههای مرجانی شکیل شده است، حدود ۱۰۰ متر ارتفاع دارد و مخازن روی این تپهها ساخته شدهاند بنابراین در این محل نیازی به پمپاژ نفت خام نیست و این جزیره با ویژگیهای جغرافیایی منحصربهفرد خود مانند یک پایانه مدرن و با حداقل هزینه عمل میکند.
عملیات صادرات نفت خام از لارک چگونه انجام میشد، شما چطور نفت را به آن محل منتقل میکردید؟ دشمن متوجه تردد کشتیها نمیشد؟
این یکی از پیچیدهترین عملیات ما در آن منطقه در طول جنگ بود و باید با حفاظت کامل، کشتیها را از جزیره خارک تا لارک انتقال میدادیم؛ این مساوی بود با هفت تا هشت ساعت عملیات دریایی.
نظر ما این بود که یک هواپیمای اف-۱۴ بالای بهطور دائم کشتیها را تا رسیدن به مقصد همراهی کند. این البته امکانپذیر نبود بنابراین تصمیم گرفتیم عملیات حفاظت از کشتیها را با چند اف-۱۴ انجام دهیم، اتاق عملیات ما بهطور کامل به اتاق جنگ نیروی هوایی متصل بود و این عملیات باید در شرایط سکوت مطلق رادیویی انجام میشد تا دشمن متوجه نشود.
هواپیماهای اف ۱۴ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نقش مهمی در تداوم صادرات نفت در ۸ سال دفاع مقدس داشتند
در چنین شرایطی کاروانهایی با حدود ۲۰ کشتی شامل کشتیهای نفت خام، واردات فرآورده و مواد غذایی را که لابهلای کشتیهای نفتی حرکت میکردند روانه میکردیم و همه اینها باید زیر پوشش هواپیماهای اف-۱۴ نیروی هوایی ارتش انجام میشد.
در شبهایی که کاروان کشتیها در حال حرکت بود، تمام شب را در اتاق عملیات نیروی هوایی بوشهر سر میکردیم و آنها را نقطهبهنقطه با سکوت رادیویی محض عبور میدادیم.
در این شرایط و همزمان با ما کشورهای استکباری به یاری عراق آمده بودند و آنها هم کشتیهای نفتی عراق را اسکورت میکردند و با هواپیماهای آواکس آنها را هدایت میکردند بنابراین خلیجفارس برای همه کشورها ناامن شده بود و همه در معرض تهدید قرار داشتند، البته با وجود اینکه امکانات ما در مقایسه با آنها کمتر بود، اما در مقایسه با آنها تلفات بسیار کم در حد ۲، ۳ درصد بود و این تنها با لطف خداوند محقق شد.
از کارهای ابتکاری که در خارک برای صدور نفت خام انجام شد خاطرهای دارید؟
عراقیها با وجود اینکه تمام اسکلههای ما را در خارک زده بودند، اما صادرات متوقف نشده بود، این کار با ابتکار همکاران در خارک محقق شد. به این صورت که ما اسکله تی را گونیچینی کرده بودیم تا آسیب ناشی از ترکشها به حداقل برسد. از وسط اسکله تی لولههای ۲۴ اینچی پلاستیکی کشیده بودیم و از این مسیر توانسته بودیم نفت خام را به محل بارگیری برسانیم. این کار در زمان عادی با صرف مبالغی هنگفت چند ماه زمان نیاز دارد، اما ما آن را در ۲۴ ساعت انجام دادیم و به گوی شناور رساندیم، کشتی نفتکش ۲۰۰ هزار تنی به گوی شناور لنگر میانداخت و برای جلوگیری از چرخش کشتی به دور گوی با یدککش از عقب نفتکش را مهار میکردیم تا کار بارگیری تمام شود.
با این روش ضربتی موفق شدیم در یک روز ۳۰۰ هزار بشکه نفت خام بارگیری کنیم و بعدها بیبیسی و رسانههای دشمن به این عملیات اشاره و اعلام کردند ایرانیها با بهکارگیری فناوریهای پیشرفته نفت خام صادر میکنند.
آنها چگونه از این عملیات مطلع شده بودند؟
ناخدای خارجی کشتی مجبور بود گزارش عملکرد خود را بهدلیل مباحث بیمهای برای شرکت زیر پوشش خود بفرستد و از این طریق بود که آنها متوجه فعالیتهای ما میشدند، اما جزئیات را نمیدانستند، کلی پول بیمه این شرکتها بود و بعدها با تشکیل بیمه ایران در کشور، قیمتها شکسته شد.
اکنون در شرایطی که کشور به لطف خداوند پس از بازسازی خرابیهای دوران جنگ در بخش وسیعی از صنایع بالادستی و پاییندستی صنعت نفت خودکفا شده است، چه احساسی دارید؟
کارکنان صنعت نفت کشور در شدیدترین روزهای جنگ حتی یک لحظه ناامید نشدند و میدان مبارزه را خالی نکردند، جنگ آنان برای حفاظت از تأسیسات نفتی کشور بهمثابه حفظ اساسیترین و بنیادیترین پایههای اقتصادی کشور بود که با تقدیم بیش از یک هزار شهید، محقق شد و اجازه ندادیم دشمن هیچ خللی در چرخه تولید وارد کند، اگرچه بسیاری از تأسیسات نفتی ما در اثر بمبارانها آسیب دید، اما کارکنان نفت با روحیه بسیجی خود بهسرعت بازسازیها را انجام میدادند و امروز در شرایطی قرار گرفتهایم که در حال خودکفایی کامل در ساخت و راهاندازی پالایشگاههای نفت هستیم و چرخه پالایشی نفت خام بهطور کامل توسط متخصصان داخلی انجام میشود.
امروز وقتی به خارک سفر میکنم، از دیدن کشتیها کنار اسکلهها لذت میبرم. حضور کشتیها کنار اسکله و روی آبهای اطراف، جزیره نشاندهنده پویایی چرخه تولید و صادرات نفت کشور است و برای کارکنان بسیار روحیهبخش است. آنان به دیدن کشتیها در جزیره وابسته هستند و در این شرایط است که خوشحال میشوند.
کارهایی که امروز دشمنان برای متوقف کردن حرکت رو به جلو ملت ایران انجام میدهند کودکانه است. ما تجربههایی داریم که آنها درک نمیکنند. جمهوری اسلامی ایران از این موانع سرافرازانه عبور میکند و در آینده روسیاهی و شرم تنها دستاورد دشمنان خواهد بود.