عوامل مختلفی در زندگی میتواند انسان را شاد یا غمگین کند. یکی از عوامل شادکننده کمک به دیگران است. ولی قبل از آن بایستی دو شرط را رعایت کرد: اول کمک بدون منت و دوم، بدون انتظار پاداش. به قول سعدی منت گذاشتن مانند ارهای است که به پای درخت محبت نهاده میشود و انتظار پاداش در قبال نیکی، کمک نیست بلکه یک معامله است. باز سعدی میگوید:
تو نیکی میکن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز.
ما بازنشستگان برای کمک به دیگران امکانات زیادی در اختیار داریم، یکی وقت فراوان و دیگری تجربیات حاصل از عمری کار.
برای نمونه اگر در مجتمعی زندگی میکنیم، میتوانیم در کارهای فنی، اداری، حسابداری، ایمنی به آن کمک کنیم و یا در تعلیم زبان به جوانان، و یا آموزش اصول ایمنی و اطلاعات در مورد خطرات گاز، برق و غیره به ساکنین یادآور شویم.
یاد کردن از دوستان با ارسال تبریک روز تولد و یا بازدید از آنها در بیمارستان و یا دلداری و کمک به هنگام بروز حوادث ناگوار و غیره راههای دیگری است که میتوان به آنها کمک کرد.
برای نمونه من هر وقت تعدادی از دوستان را در منزل دعوت میکنم از قبل کیک و هدیهای کوچک تهیه میکنم و بدون اطلاع از ماه تولد آنها پس از صرف شام میپرسم کدام یک از شما در این ماه متولد شدهاید و هر دفعه پیش آمده که تولد یکی از آنها بوده، با آوردن کیک و هدیه باعث شعف و شادی دوستانم شدهام و خودم هم پا به پای آنها شاد گشتهام.
هستند بسیاری از مردم که احتیاج به لباس و اشیای اضافی که در منزل انباشتهایم دارند. اهدای آنها به محتاجان واقعی، خدمت و کمک بزرگی خواهد بود و احساس شادی در خودمان ایجاد خواهد کرد. و اگر برایمان امکان پذیر باشد کمک مالی به افراد برای آنها بسیار شادی آفرین است.
اغلب در سفرهایی که داشتهام به خاطر کهولت سن دیگران جای خود را در اتوبوس فرودگاه به من دادهاند و یا برای حمل کیف دستیام کمک کردهاند که هم موجب راحتی من و هم شادی آنها شده است.
نتیجه آنکه در زندگی بیتفاوت نباشیم و بدون منت و چشمداشت دست دیگران را بگیریم، مطمئن باشید شادیآفرین است. امتحان کنید.
برای نمونه اگر این مقاله به چاپ برسد و نکتهای به دیگران بیاموزد، من هم شاد خواهم شد.
حسن کتیبه
بازنشسته صنعت نفت