راه علم و دانش راهی است تا ابدیت. راهی که روندگانش هرگز از پا نخواهند نشست. آموختن و آموزاندن جوهری است که بقا میدهد و پاینده میدارد و افرادی که دستی در آموزش دارند شیرینی آن را در هر سنی درک میکنند. دکتر محمدمهدی رشیدی ازجمله بازنشستگان فرهیختهای است که سالها در حوزه آموزش فعالیت داشته است. با او که هنوز هم دل درگرو آموختن و آموزاندن دارد به گفتوگو نشستهایم.
از شورای انقلاب تا پژوهشگاه نفت
محمدمهدی رشیدی سال ۱۳۴۲ در الیگودرز زاده شد. تحصیلاتش را در این شهر به پایان رساند و در آزمون کنکور شرکت کرد. سال ۱۳۶۸ موفق به دریافت مدرک لیسانس در رشته مدیریت برنامهریزی آموزشی از دانشگاه شیراز شد و چند سال بعد از دانشگاه تهران در مقطع فوقلیسانس دانشآموخته شد. وی در سال ۹۳ تحصیلات خود را در همین رشته در مقطع دکتری به اتمام رساند.
اولین تجربه کاری مهدی رشیدی در شورای عالی انقلاب فرهنگی شکل گرفت. مدتی کوتاه پسازآن، به پژوهشگاه صنعت نفت پیوست. پژوهشگاه اولین نهاد پژوهشی کشور در حوزه نفت بود و ازآنجاکه تحصیلات او نیز در حوزه آموزش بود بهعنوان کارشناس آموزش فعالیت خود را آغاز کرد.
به گفته دکتر رشیدی، بهتبع آن بود که حجم برنامههای نیروی انسانی در پژوهشگاه گسترده شد و آموزشهای خارج از سازمان را نیز به برنامهها افزود و شکلی علمی و دانشگاهی گرفت. در پی این رخدادهای نیک دهها تن از دانشجویان در مقطع تحصیلی دکتری در رشتههای موردنیاز صنعت نفت همچون ژئوفیزیک، زمینشناسی، مهندسی شیمی، مهندسی پلیمر و ... برای تحصیل و گذراندن دورههای خاص به خارج از کشور اعزام شدند. بعدها همان دانشجویان بهعنوان اعضای هیئتعلمی پژوهشگاه در این مجموعه فعالیت خود را ادامه دادند و بر همین اساس پژوهشگاه توانست از وزارت علوم مجوز دریافت کند.
کار دیگری که در پژوهشگاه انجام شد برقراری ارتباط با بنیاد علمی نخبگان و استفاده از طرحها و ایدههای نخبگانی بود که طرحهای جالبتوجه خود را در ارتباط با نرمافزارها و ... در اختیار پژوهشگاه قرار میدادند. این سازمان بانام سازمان ایده پردازان جوان شکل گرفت و موفقیتهای ارزندهای نیز به دست آورد. چراکه زمینهای فراهم میکرد تا دانشجویان خوشفکر و خلاق، علم و عمل را با یکدیگر تلفیق و دستاوردی جدید خلق کنند.
همچنان در مسیر آموزش
سال ۱۳۸۲ موسسه مطالعات بینالمللی انرژی از من دعوت به همکاری کرد. در این موسسه آخرین روشهای ارزیابی اقتصادی و اجتماعی برای سنجش میزان بهرهوری پروژهها صورت میگرفت و راههای کاهش عوارض زیستمحیطی حاصل از اجرای برخی پروژهها بررسی میشد.
حوزه انرژی یکی از حوزههای گسترده و جذاب است. کار در این عرصه فرصتی به من داد تا در همایشهای زیادی شرکت و با استادان داخلی و خارجی ارتباط برقرار کنم. علاقه به فعالیتهای علمی و پژوهشی در قالب چاپ بیش از ۵۰ مقاله در مجلات خارجی و همینطور سفر به کشورهای دیگر برای ارائه مقالات، یکی از راههایی بود که گمان میکنم فرصت آموختن را برایم به ارمغان آورد.
فرصتی دوباره برای آموختن
سال ۹۵ پس از ۳۲ سال خدمت بازنشسته شدم، اما فرصتهای پیش رویم هنوز مرا به ادامه فعالیت میخواند. احساس میکردم در طول سالهای خدمت تجربهای اندوختهام که حال میتوانم آن را در حوزههای دیگر به کار ببندم. از همین رو در دور دوم زندگی به تدریس در دانشگاه رو آوردم. همواره به تدریس علاقهمند بودم اما مشغله کاری فراوان مجالی برای این کار نگذاشته بود و بازنشستگی فرصتی بود که با خاطری آسوده به علایقم بپردازم. تدریس و ارتباط با فضای درس و دانشگاه، کاری زنده و پویاست و مستلزم مطالعه و بهروز داشتن اطلاعات.
من در حال حاضر ۳ روز در هفته را به تدریس مشغولم و بقیه اوقات را صرف رسیدگی به خانواده و علایق شخصیام میکنم.
کتاب همدم همیشگی من بوده است. چیزی که به آن گرایش بسیار داشتهام و خوشحالم که امروز میتوانم در خلوت دلفزای خود، آن را مطالعه کنم و از دنیا فارغ شوم.
سردبیری فصلنامهای علمی-پژوهشی یکی دیگر از کارهایی است که در دست دارم. این نشریه شماره دوازدهم خود را پشت سر گذاشته است. کار عمدهام غیر از تدریس، تألیف و نگارش کتاب است. در طول این سالها ۱۴ عنوان کتاب با همکاری چند تن از دوستان همکار و هم رشته به نگارش درآوردهایم. کتاب دیگری نیز در دست تهیه داریم که امیدوارم بهزودی مراحل آمادهسازی را پشت سر بگذارد.
ثبت دانش پنهان نفت
سرمایه عظیمی در صندوقها نهفته است که هرکدام حاصل حداقل ۳۰ سال فعالیت است. این سرمایه، حافظه سازمانی صنعت است و اگر مستندسازی نشود قطعاً از بین خواهد رفت. دانش پنهان همان دانشی است که در سینه و ذهن کارکنان ذخیره میشود و تنها ۳۰ درصد آن را میتوان در زونکنها و حافظه رایانهها یافت. ۷۰ درصد باقیمانده چیزی است که با خروج کارمند از سیستم اداری نزد او باقی میماند و ما باید راهی برای ضبط آن پیدا کنیم. بسیار پیشآمده که مراجعه به هیچ کتاب و مقالهای پاسخگوی اتفاقاتی که در حین کار رخداده، نبوده است و تنها کسانی که آن اتفاقات را مشاهده کردهاند میدانند در موارد مشابه چه باید کرد؛ بنابراین ثبت دانش پنهانکاری اساسی و ضروری است و این اتفاق در صندوق بازنشستگی افتاده است. ازجمله آن میتوان به اجرای طرح گنجینه از سوی روابط عمومی صندوقها اشاره کرد.