در مهمانی خانوادگی آقای شوریده، یکی از نوه ­هاتمام مدت سرش در موبایلش بود و کلامی با کسی حرف نزد. عاقبت خانم شوریده گفت: داخل اون قوطی دنبال چی می­گردی که از صبح تا حالا تحویلمون نمی­گیری؟

نوه حتی سرش را بلند نکرد که جوابی بدهد. مادرش گفت: شبانه روزش شده موبایل. حتی سر سفره هم چشم ازش برنمی­داره.

خانم شوریده گفت: اینطوری که دیوونه میشه.

ـ شده. دیگه رفتارای یه آدم طبیعی رو نداره.

نوه بدون آنکه سرش را از روی موبایل بلند کند پوزخند زد: شما فکر می ­کنید من دیوونم چون تکنولوژی رو نمی شناسید. جهت اطلاعتون، من از نسل امروزم؛ نسل تکنولوژی و پیشرفت. واقعاً نمی­تونم درک کنم که شما ازهشتاد سال عمرتون چی فهمیدید،وقتی که نه موبایلی بود و نه اینترنتی! جداً چی دیدید تو عمرتون؟

آقای شوریده گفت: همون چیزایی که تو ندیدی.

نوه پشت چشمش را نازک کرد: مثلا؟

ـ مثلا من روزی که برق به شهرمون اومد رو دیدم.

ـ وای وای، چشمتون روشن!

ـ فکر می­کنی کم چیزی بود؟ این همه تغییر و پیشرفت در سبک زندگی بشر فقط صد ساله که شروع شده و نسل من اونقدر خوش شانس بوده که همه رو به چشم دیده. از اول تاریخ، بشر با روشن کردن آتیش و شمع و پیه­سوز شباشو روشن می­کرد تا یکباره صد سال پیش (یعنی زمانی که نسل من پا به دنیا گذاشت) لامپ و برق ظهور کرد. اول با یه لامپ کم سو توی خیابون شروع شد ولی طولی نکشید که وارد خونه ­ها شد و بتدریج به جایی رسید که امروزه بودنش مثل وجود هوا، طبیعی و ضروری شده. در تمام طول تاریخ،مردم آب رو از چاه تأمین می­کردن و غذا رو روی هیزم و داخل تنور می­پختن، ولی در این صد سال همه چیز عوض شد و ما شاهدش بودیم.اومدن آب لوله ­کشی و گاز و یخچال که هیچ، ظهور آسمونخراش­ها رو دیدیم. نسل قبل از من فقط اون زندگی ابتدایی همیشگی رو دید و نسل بعد از من فقط تکنولوژی رو دید، اما نسل من هر دو رو دید.شخم زدن با داس و بیل رو دید و اومدن ماشین ­آلات کشاورزی رو هم دید.سفر با الاغ و اسب رو دید و سفر به کره ماه رو هم دید. مبارزه با شمشیر و تپانچه رو دید و بمب اتم رو هم دید. زمانی که برای خبردار شدن از یک نفر باید نامه می ­نوشت و شش ماه منتظر جوابش می­ موند رو دید و اومدن اولین تلفن هندلی و پیشرفت و تبدیل شدنش به موبایل و ظهور رادیو و تلویزیون و کامپیوتر و اینترنت رو هم دید. می­بینی پسر جان! نسل من نظر کرده خدا بوده که هم زندگی کلاسیک بشر رو تجربه کرده و هم پیشرفت­هایی که زمانی غیرقابل تصور بود رو لمس کرده. پس دیگه با اون موبایل فسقلیت به من پز نده، جناب نسل تکنولوژی؛ چون اون تکنولوژی که نسل تو از دریچه تنگ موبایل می­بینه،نسل من با چشمای خودش دیده.